روزی روزگاری رسم زندگی ما این شکلی نبود. مردم خوش بودن و خرم، سالم و درستکار. به کوچکترین بهانه ائی شاد میشدن و به راحتی شادیهاشون رو تقسیم میکردن. رحم داشتن و دست بده. کی اینهمه غم داشتیم و درد و مرض؟
کجا رسممون اینطور جدائی بود و دوری؟ توی فرهنگ لغاتمون هرگز معنی شارلاتان، آدم زرنگ نبود. هرگز فرصت طلب و کلاش، آدم تیز نبود. دزد معنیش آدم کار درست نبود و آدم درستکار هم به ولله که اسمش اسگول نبود! آئین همه چیز رو به هم ریختیم و فکر کردیم این یعنی نوگرائی و روشنفکری. رفتارهامون رو دگرگون کردیم. به سیره گذشتگانمون پشت کردیم. حتی از خودمون و روابط زناشوئیمون هم زدیم و فقط به فرزندانمون پرداختیم. فکر کردیم شاهکار میکنیم! روابط عاطفی رو کم رنگ کردیم. گشت و گذار دست جمعی و درکنار اقوام و آشنایانمون بودن رو با خانه نشینی معاوضه کردیم. فکر کردیم به این میگن آرامش!
هر روز گفتیم وقت نداریم . همش غر زدیم از گرونی و مشکلات و به تفریحات و دلخوشی های ارزون هم وقتی نگذاشتیم.
ضرب المثل هامون شده، این چشمت به اون چشمت اطمینان نکنه...
یا دیگی که برای من نجوشه، میخوام سر سگ توش بجوشه !
الان هم که در دنیای مجازی داریم غرق میشیم. حوصله حرف زدن با همدیگه رو نداریم و فردا هم احتمالا چشم دیدن هم رو ! دور از جون شما ، خودم رو میگفتم!{-60-}
10 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/05 - 11:42 در Lawless
پیوست عکس:
df5d9f5932891c5945155269c18ae2b1-425
df5d9f5932891c5945155269c18ae2b1-425 · 425x479px, 38KB
دیدگاه
mahnaz

بود {-35-} واقعیت تلخیه{-60-}

1392/09/5 - 13:44